به گزارش «فرهیختگان»، الکساندر نوری، مربی مطرح ایرانی- آلمانی که همراه با وردربرمن عملکرد خوبی را در فوتبال آلمان به ثبت رساند و نامش سر زبانها افتاد، طی سالهای اخیر همواره یکی از گزینههای مربیگری در تیمهای باشگاهی و حتی ملی ایران بود و بارها از احتمال مربیگریاش در تیمهای مطرحی مثل استقلال، پرسپولیس، تراکتور و سپاهان اخباری منتشر شد، هرچند در عمل این اتفاق هیچگاه رخ نداد و نوری در فوتبال آلمان به کار ادامه داد. این مربی ایرانیتبار که فصل گذشته همراه با یورگن کلینزمن در هرتابرلین هدایت این تیم را برعهده داشت و حتی در مقطع زمانی کوتاه بهعنوان سرمربی این تیم انتخاب شد، درحالحاضر و در آستانه آغاز رقابتهای فصل جدید فوتبالی باشگاه دنیا درحال ارزیابی و آنالیز است تا بتواند به یکی از پیشنهادهایش پاسخ مثبت داده و دوباره به عرصه سرمربیگری برگردد. فرصتی دست داد تا ازطریق یکی از دوستان ایرانیاش با او درباره مسائل مختلف همکلام شویم. گفتوگوی «فرهیختگان» با الکساندر نوری را در زیر میخوانید.
ابتدا از آخرین وضعیت خودتان صحبت کنید. درحال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
خیلی خوشحالم دوباره فوتبال شروع شد. درحالحاضر لیگهای مختلف و بازیهایی را که انجام میشود، بررسی میکنم. متاسفانه در این شرایط که کرونا همچنان وجود دارد و یک تهدید به شمار میرود، خیلی امکان ندارم برای تماشای مسابقات از نزدیک سفر کنم. در گذشته معمولا این کار را انجام میدادم اما درحال حاضر این موضوع یک امر دشوار با توجه به شرایط به شمار میرود. من خیلی تیمها را در کمپهایشان ملاقات کردم و با مربیانشان صحبت کردم و با آنها در تماسم و هم درحال دانلود کردن فیلمهای مسابقات و آنالیز تیمهای مختلف هستم.
درمورد کرونا صحبت کردید. از نظر شما شرایط فوتبال دنیا در این مدت چگونه بود و شیوع این ویروس چقدر روی فوتبال تاثیرگذار بود؟
این موضوع اولین تجربه بازیهای بدون تماشاگر را در فوتبال دنیا به ثبت رساند و از سوی دیگر برخی باشگاهها بهخاطر کرونا دچار مشکلات مالی شدند و کمی زمان میبرد تا دوباره بخواهند به شرایط قبلی و بازار روز دنیا در این رشته ورزشی بازگردند و از لحاظ اقتصادی دوباره قدرت بگیرند اما باز هم جای خوشحالی دارد که در این شرایط و وضعیت هم فوتبال جایگاه خود را بین هوادارانش حفظ کرده و تماشاگران و دوست دارانش را از دست نداده است و معتقدم بهزودی به جایگاه اصلی خود باز خواهد گشت.
شما تنها ایرانیای هستید که در یکی از ۵ لیگ مطرح اروپا مربیگری کردهاید. در این خصوص چه صحبتی دارید؟
من کارم را با مربیگری در آکادمی ۱۷ سالهها آغاز کردم و در این آکادمی مشغول پرورش استعدادها و جوانان شدم و در هر چهار لیگ آلمان مربیگری کردم. البته نقطه عطف کارنامهام حضور در بوندسلیگای آلمان به شمار میرود که در دومین تجربه در این کشور سرمربی هرتابرلین شدم. این موضوع برای من تجربیات بسیار بزرگ و ارزشمندی را به همراه آورد.
ایده و دیدگاه یک مربی در بوندسلیگا به چه صورت است و مربیان در این کشور چگونه یک بازیکن را به سطح حرفهای رسانده و تا این سطح او را همراهی میکنند؟
فوتبال درحال حرکت و توسعه است و انعطافپذیری و سازگاری یکی از شرطهای اصلی امروز فوتبال دنیا به شمار میرود. تنظیم کردن تعداد بازیکنان در یک فضای مشخص برای به وجود آوردن فشار روی خط دفاعی بهمنظور اطمینان از فاز دفاعی تیم امری مهم در فوتبال امروز به شمار رفته و از سوی دیگر در فوتبال مدرن امروز در بوندسلیگا به سیستم آموزشی خیلی اهمیت داده میشود. در این زمینه آموزش شخصی و تربیتی و فرد به فرد از اهمیت بالایی برخوردار است و کلید ورود به فوتبال حرفهای نیز اینگونه است که هر بازیکن بهصورت حرفه ای برای یک تیم انتخاب میشود و ما روی آن بازیکن ارزیابی لازم را روی توانمندیهایش و پتانسیلی که دارد به صورت جداگانه برای هر شخص انجام میدهیم. یعنی یک بازیکن به محض ورود به یک باشگاه حرفه ای علاوهبر ۵ تمرینی که در طول روز انجام میدهد، یک وعده تمرینی مستقل و جداگانه بهصورت خصوصی نیز با توجه به تواناییهایش برگزار خواهد کرد. در این وضعیت بازیکن به حالت تعادل رسیده و البته اینطور نیست که بخواهد با زیاد تمرین کردن از لحاظ بدنی مستعد مصدومیت باشد و یا اینکه خیلی کمتر تمرین کند که نتوانیم نتیجه لازم را به دست بیاوریم. این کارها میشود تا درنهایت بتوانیم به صورت فردی پتانسیل او را ارتقا داده که به این موضوع پروفایل ۳۶۰ درجه فردی اطلاق میشود. درواقع این وضعیت فوتبال روز دنیاست و باشگاههای حرفه ای و مطرح اروپایی از این طریق بازیکنان خود را انتخاب کرده و مورد ارزیابی برای ورودی قرار میدهند. پروفایل ۳۶۰ درجه فردی یعنی بررسی تمامی ابعاد یک بازیکن از همه زوایا و در کنار همه اینها بازی تیمی و گروهی، بدنسازی، روانشناسی، تغذیه و سیستم پزشکی نیز روی هر بازیکن تاثیرات خاص خود را دارد و تمام این مسائل وقتی در یک بازیکن حرفهای جمعآوری شود، در ادامه وقتی فاکتورهای لازم از بازیکن فوق را بهصورت کامل جمعآوری کردیم حالا باید کار تیمی را برای موفقیت آغاز کنیم و این اتفاقات را باید به شکل بهینه و برای رسیدن به هدف محقق کنیم.
در این سالها همیشه صحبت از حضور شما در لیگ برتر ایران بوده. میتوانید بگویید از چه تیمهایی در این مدت پیشنهاد داشتهاید؟
خیلی از تیمهایی که طی سالهای اخیر جزء مدعیان قهرمانی در لیگ ایران بودهاند با من تماس گرفتند اما مذاکرات خیلی جدی نبود و با هم خیلی جدی جلو نرفتیم. در این مدت اخیر بهجز پرسپولیس اکثر تیمهای مدعی به من پیشنهاد دادند و تماسهایی با هم داشتیم، هرچند باز هم تاکید میکنم که فقط مذاکرات اولیه انجام شد و کار تا مراحل نهایی پیش نرفت. در این مدت ما فقط درباره ملزومات و شرایط موجود و آن چیزهایی که من بهعنوان مربی به آنها نیاز دارم، با هم صحبت کردیم.
چرا هرگز این اتفاق نیفتاده است و هنوز بهعنوان یک مربی در فوتبال ایران مشغول نشدهاید؟
شرایطمان از هم دور بوده، چون من آلمانی محور هستم و واقعیتها را میبینم و امکانات و وضعیت موجود و آن وضعیتی که میخواهم به آن برسم و برایش برنامهریزی کنم، به همین دلیل هیچوقت نشد بحثمان جدیتر شود. شاید در فوتبال ایران برخی بخواهند به سرعت به نتیجه برسانند اما برای نتیجهگیری باید برنامهریزی و امکانات داشته باشید.
شنیده میشود بعد از اینکه اسم شما به عنوان گزینه سرمربیگری استقلال مطرح شد، برخی هواداران این تیم در اینستاگرام مطالبی نوشتند که موجب ناراحتی شما شده است.
به هرحال تیمهای بزرگ هواداران زیادی دارند که مسلما این طرفداران تیم خود را خیلی دوست دارند و در شرایط احساسی ممکن است خیلی از اتفاقات بیفتد که این موضوع در فوتبال دنیا یک امر مرسوم محسوب میشود. گذشته از اتفاقاتی که افتاده و آن مسائلی که اشاره کردید، احساس یک هوادار برای تیمش قابل احترام است و من هم به آن احترام متقابل میگذارم.
فوتبال ایران را دنبال میکنید؟ بهتازگی فصل فوتبالی در کشورمان به پایان رسیده است.
بله، چراکه نه و آخرینبار دیدارهای نیمه نهایی جام حذفی بین استقلال و پرسپولیس و فینال این جام را تماشا کردم.
حتما شنیدهاید که قانون منع جذب مربیان و بازیکنان خارجی در لیگ برتر ایران به تازگی تصویب شده است. شما حاضرید بهعنوان یک مربی ایرانیتبار در این فرصت به کشورمان سفر کرده و سرمربی یک تیم ایرانی شوید؟
من یک ایرانی هستم با یک قلب ایرانی. اگر پیشنهاد خوبی باشد، بله چراکه نه.
کمی هم درباره فوتبال آلمان صحبت کنیم؛ مثلا درباره قهرمانی بایرن مونیخ در اروپا و تاثیر هانسی فلیک روی تیم در مدت کم.
فلیک تجربیات زیادی در قسمتهای مختف فوتبال کسب کرده. دستیار یواخیملو که خود ایشان کمک کلینزمن بود. فلیک وقتی مربی بایرن شد تیم را پله پله تغییر داد. قبل از آن فقط نویر و لواندوفسکی نقشی در قهرمانی داشتند و فلیک، توماس مولر و دیوید البا و کیمیچ را به آنها اضافه کرد و به آنها قدرت داد که نظراتشان را در زمین و رختکن با دقت انتقال بدهند. در ضمن تعاریف را برای هر نفر مشخص کرد. همه میدانستند او چه میخواهد و وظیفه هر شخص در قبال او در خلال بازی و درون زمین چیست.
فوتبال آلمان بعد از حذف در مرحله گروهی یورو 2000 چه مسیری را رفت که دوباره به یکی از قدرتهای فوتبال دنیا تبدیل شد؟
توسعه جوانگرایى و جوانان و برنامه تعلیم مربیان دلیل پایه تفکر آلمان بعد از سال ٢٠٠٠ بود. بوندسلیگا شروع کرد به ساخت آکادمی جوانان در تمام نقاط آلمان که توسط آن استعدادها شناسایى و پرورش با استاندارد بالا داده شد. مربیان تعلیم دیده بهتر و فضاى بهتر و جایى که استعداد جوانان بود، دلیل موفقیت سال ٢٠١٤ در جام جهانى شد. در فصل گذشته چمپیونلیگ در یکچهارم ٣ مربى آلمانى بودند و در فینال ٢ مربى آلمانى که بایرن برنده شد که این نشانه نقش آموزش مربیان با دانش آلمان است.
کار با یورگن کلینزمن چطور بود؟ این امکان وجود دارد که باز هم با یکدیگر کار کنید؟
کار کردن با کلینزمن یک تجربه و افتخار بزرگ به شمار میرود. ما خیلی خوب و موفقیت آمیز با هم کار کردیم و چند روز پیش هم با هم در تماس بودیم و با هم به صورت مداوم در تماس هستیم ولی اینکه دوباره با هم کار کنیم یا خیر، باید بگویم کسی از آینده خبر ندارد و ممکن است این اتفاق بیفتد و شاید هم خیر. به هرحال هر چیزی امکانپذیر است.
برنامهای برای سفر به ایران ندارید؟
در شرایط حاضر یعنی در شرایطی که کرونا وجود دارد، سفر بسیار سخت است، البته این شرایط برای کشور عزیزمان هم وجود دارد و از این لحاظ مردم در وضعیت دشواری هستند. من همیشه در افکار و در قلبم کشور ایران وجود دارد و یکبار دیگر از این فرصت استفاده کرده و از کادر درمان ایران تشکر میکنم که این روزها تحت فشار هستند و زحمات زیادی را متقبل میشوند. اما الان برنامه خاصی برای سفر به ایران ندارم بااینحال انشاءالله به زودی امیدوارم بتوانم یکبار دیگر به ایران سفر کنم.
* نویسنده: محمدرضا حاجیعبدالرزاق، روزنامهنگار